بررسی مشکلات اقتصادی خانواده های دارای کودک عقب مانده ذهنی تحت پوشش مراکز بهزیستی استان گیلان سال ۸۸-۱۳۸۷

مقدمه: عقب ماندگی ذهنی یکی از عمده ترین، پیچیده ترین و دشوارترین مسائل و مشکلات در کودکان و نوجوانان می باشد که با نقصان رشد در ابعاد مختلف جسمانی، روانی، تکاملی، اجتماعی و تربیتی همراه است. وجود کودک عقب مانده ذهنی تأثیرات نامطلوبی بر ساختار و عملکرد خانواده داشته و باعث می شود خانواده، تحت تنش های جسمانی، روانی، اجتماعی و اقتصادی قرار گیرد تا حدی که روند طبیعی زندگی خود را از دست داده و در معرض فروپاشی قرار گیرد. هدف: هدف از انجام این مطالعه تعیین مشکلات اقتصادی خانواده های دارای کودک عقب مانده ذهنی تحت پوشش مراکز بهزیستی استان گیلان سال88-1387 می باشد. روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- مقطعی است. در این بررسی140 نفر از والدین کودکان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی تحت پوشش یکی از مراکز کم توانان ذهنی وابسته به بهزیستی استان گیلان مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته مربوط به بررسی مشکلات خانواده های دارای کودک عقب مانده ذهنی می باشد. نمونه های پژوهش به روش سرشماری انتخاب و از طریق مصاحبه وارد مطالعه شدند. داده ها پس از جمع آوری با نرم افزار spss نسخه14 و با آزمونهای کای دو و تست دقیق فیشر مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که (7/65%) از واحدهای مورد پژوهش مشکلات اقتصادی دارند. همچنین در بررسی ارتباط مشکلات اقتصادی با مشخصات دموگرافیک، نتایج پژوهش نشان داد که درخانواده هایی که کودک عقب مانده آنان مونث(01/0p<)، فرزند اول خانواده(04/0p<)، دارای بیماری جسمی(01/0p<)، دارای اختلال رفتاری(0001/0p<)، مادر دارای بیماری روحی(03/0p<)، تعداد اعضای بیش از چهار نفر(02/0p<) و درآمد خانواده کمتر از 200 هزار تومان در ماه(001/0p<) باشد و در صورت عدم دریافت کمک هزینه از بهزیستی(003/0p<) و مشورت با کسانی غیر از همسر در مواقع بروز مشکلات(04/0p<)، مشکلات اقتصادی بیشتر است. نتیجه گیری: از آنجایی که یافته های پژوهش موید آن است که اکثریت واحدهای مورد پژوهش دارای مشکلات اقتصادی می باشند بنابراین به نظر می رسد خانواده های دارای کودک عقب مانده ذهنی برای کاهش مشکلات خود نیاز به حمایت های مالی دارند.